آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی
با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی
چشم امید مرا تار نکن یا الله
باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی
کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت
اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی
با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه
طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی
تا که آب از سر من رد نشده کاری کن
مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی
من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم
سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی
دم افطار فقط یاد لب عطشانم
به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی
قسمت می دهم اینبار به عباس علی
به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی
*******
شاعر : وحید محمدی
|
ماه رمضون
ماهه دعا و استجابت
بازه همه درای رحمت
وقت غباروبیه فطرت
خود خدا داره عنایت
دعا کن?
ذکرشو با نیت قلبی صدا کن
دعاکن?
خودت رو از بند گناها رها کن
دعاکن?
نفسِتو از تَعلُقاتا جدا کن
دعا کن
میپیچه تا بین شهر
صدای یا ربنا
دله همه بنده ها
میگیره رنگ خدا
(الهی العفو)
*******
شاعر : عباس قلعه
|
من بد کردم
به آقایی که خوبی ها به من کرده
به آقایی که اسمش مرحم درده
به آقایی که گرمیِ دل سرده
من بد کردم
به اقایی که رُوضَش جَنَّتُ اَلاعلی است
به آقایی که عَبدِش سَرور و آقاست
به آقایی که دستش یار نوکرهاست
حلالم کن بدی کردم به روم آقا نیاوردی
حلالم کن منو با روسیاهی کربلا بردی
حلالم کن چقدر حرص از مَنِ بی آبرو خُوردی
یاثارالله حبیبی اباعبدالله
بد تا کردم
با پیرهن سیاه روضه هات آقا
با اشکایی که ریختم من برات اقا
با وقت هایی که بودم تو هوات آقا
بدتا کردم
با شبهایی که تویِ روضه ها سر شد
با چشم هایی که توی روضه ها تر شد
با قلب آهنی که با شما زر شد
حلالم کن نتونستم برات کاری کنم آقا
نتونستم مثه عابص تو رو یاری کنم آقا
نتونستم تو اخلاقم تو رو جاری کنم آقا
یاثارالله حبیبی اباعبدالله
|
هر هفته با روی سیاه تو هیئتت پا میذارم
تو شاهی و منم گدا با هیچ کی کاری ندارم
شکر خدا که سفرمون از کَرَمِ شما پُره
مَحالِ که نوکرِ تو غُصّهی روزی بخوره
از سَرِ سفرهی تو نون و نمک میبرم
مست و خراب توأم، از دنیا بیخبرم
گره زدم دلم و به پرچمات یا حسین
به عشق روی تو من عمریه در به درم
مَرحَمِ زخمای تنت اشک چشای تَرَمِ
اینکه غلام تو شدم از دعای مادرمِ
من که به عشقت آقاجون
یه عمرِ مست و دیوونم
میخوام با اون حال و هوا
دوباره این و بخونم
کودک قلبم شده به عشق تو مبتلا
شبای جمعه میاد تا صحن کرببلا
دلم میخواد مجاورت باشم که زائرت باشم
دلم میخواد بازم هوایی کرببلایی باشم
***
یادش بخیر بچهگیام چه شوقی داشتم به علم
با چادرای مادرم تکیه براتون میزدم
منکه کبوتر دلم به دام عشقت اسیره
اذن زیارتِ تو رو از ابوفاضل میگیره
عجب صفایی داره ضریح خوشگل آقام اباالفضل
شور و نوایی داره ضریح خوشگل آقام ابوالفضل
حسرت دوری تو، تو این قلب شکسته میشه احساس
هرکی میاد کنارم میگه دارم میرم پابوس عباس
بین همهی عشقای دنیا عشق است اباالفضل
مست نگاه ابوفاضلم، غلام سیاه ابوفاضلم
اگه تو دلت غوغاست بگو بگو یا عباس
|
بی غم لیلا بودن مگه مجنون میتونه
ماهی بی دریا آقا مگه زنده می مونه
کربلا وطنم پاره ی بدنم
قید زندگی مو برا تو میزنم
باتو بودم باتو هستم
باتو خواهم بود آقا
باتو گفتم یاعلی ای
میوه قلب زهرا
حسین حسین حسین....
|
وقتی اسیر به غم دنیا میشم
میگم علی از رو زمین پا میشم
پیش همه باعلی اقا میشم
مادرم گفته خدا نگهدارت
هرجا میری پسرم دست علی یارت
به خود خدا علی آقامه
هر جا که برم علی باهامه
خلق شدن از گل او
پس علی بابامه
قطره بودم باعلی دریا شدم
غنچه بودم باتو شکوفا شدم
علی دارم کی گفته تنها شدم
کاشکی بشم مثه میثم تمارت
بره سرم باعشق سر دارت
جن و ملک توی رویاشه
اسیر یک گوشه چشماشه
خود خدا هم همه جا
یاعلی امضاشه
حیدر امیرالمومنین
|