پنجشنبه , ۳۰ اسفند ۱۴۰۳

پایگاه اطلاع رسانی حاج مهدی مختاری پایگاه اطلاع رسانی حاج مهدی مختاری

خانه / مراسمات / عزاداری / حاج مهدی مختاری – شب سوم محرم ۱۳۹۹

حاج مهدی مختاری شب اول محرم الحرام 1398 هیئت حسین جان گرگان

حاج مهدی مختاری – شب سوم محرم ۱۳۹۹

مدیر 1399/06/03 عزاداری, محرم, محرم سال 1399, مراسمات

عنوان	شب سوم محرم الحرام ۱۳۹۹
مداحان	حاج مهدی مختاری
تاریخ	1399/۶/۱شنبه
برگزار کننده	هیئت فارس الحجاز زاهدان

متن	دانلود	مداح	سبک	مدح	نوع فایل	حجم (MB)	پخش فایل
		حاج مهدی مختاری	روضه	تو که رفتی پیر شدم خزون شدم		۵۲/۵
تو که رفتی پیر شدم خزون شدم تا دوباره دیدمت جوون شدم دیگه نیمه جون شدم میبینی که پوست و استخون شدم سر زبون داشتم و بی زبون شدم دیگه نیمه جون شدم مثل یه گل که بو نداشته باشه سخته دختر اگر که مو نداشته باشه سخته توی بیابون تک و تنها گیر بیفته اونم اگه عمو نداشته باشه سخته چیکار کنم که نبینه بابا ظاهر و باطن همینه بابا شد آسمون خدا ملافه بالش من هم زمینه بابا *** دخترت ببین که آواره شده شبیه کسی که آواره شده عمه بیچاره شده گوشام از بس کشیدن پاره شده آویزون شبیه گوشواره شده عمه بیچاره شده غریب اگه خدا نداشته باشه سخته دختر اگه بابا نداشته باشه سخته چه جوری از کربلا اومدی خرابه؟ سر اگه دست و پا نداشته باشه سخته برات بمیرم برام می مردی ای کاش منم با خودت می بردی تو هم مثه من دندون نداری شبیه من سخت غذا می خوردی *** دیگه نیست ستاره ای تو آسمون من یکی نیست راه و بده نشون من آره مهربون من فحش و ناسزا شد آب و نون من خورد شده هزار جا استخون من آره مهربون من دویدن پشت سر ِ قافله سخته توی عزا شنیدنِ هلهله سخته یه همزبون توی سفر نیازه اما سفر با شمر و خولی و حرمله سخته مثل یه شیشه ترک می خوردم از کینه های فدک می خوردم غذا بهم دیر به دیر می دادن زود به زود اما کتک می خوردم ************** دیشب مدینه بودم و می گفتم و می ‌خندیدم لالایی هات تو گوشمه رو دستت آروم خوابیدم‌ بابا نگو خواب می‌دیدم ** دیشب داداش علی م اومد به روی دستام بوسه زد می‌گفت: عزیزم از سفر برات النگو خریدم ای وای بازم خواب می‌دیدم ** دیشب دیدم که عمه جون با قاسم اومد خونه مون می‌گفت: برات یه چادر خوشگل گل دار خریدم‌ بابا اینم خواب می‌دیدم ** دیشب میون دفترم برای داداش اصغرم عکس عمو رو با علم کنار دریا کشیدم‌ نگو دارم خواب میبینم ** یه شب جا موندم از همه به روی دست فاطمه چشام می رفت که خواب بره با سیلی از خواب پریدم‌ کاش که اینم خواب می‌دیدم ************ از قتلگاه بدم میاد چکمه سیاه بدم میاد از اونی که آتیش زده به خیمه گاه بدم میاد من از طناب بدم میاد ازاضطراب بدم میاد از خنده های حرمله جلو رباب بدم میاد حالا بابا تو از موهام خوشت میاد از گونه هام خوشت میاد حالا که دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد ****** تا زجر پی ام آمد محکم به دهانم زد اول اثر سیلی بشکستن دندان ها ****** از ساربون بدم میاد از خیزرون بدم میاد از این که تو جمع عمه رو بدن نشون بدم میاد ****** دستا بزرگ ، مردا بزرگ صورت من کوچیک و انگشتا بزرگ ****** شامیان ای حرامیان دیدید راست گفتم که من پدر دارم ****** اینا النگو هامه دلت آب گوشواره هام باهامه دلت آب تو که بابا نداری یتیمی این آقاهه بابامه دلت آب ****** دیدن دستای بسته اومدی پیش کاروان خسته اومدی حالا که دیگه نمی تونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی * دخترت خیلی گرفتار شده مثل عمه دست به دیوار شده یه چیزی میگم به هیچ کسی نگو چشام از گرسنگی تار شده * بگو تو خرابه بندم نکنند بیشتر از این گله مندم نکنند بخدا خیلی سرم درد می کنه بگو از موهام بلندم نکنند * شنیدم موی تو هم کشیده شد خیلی طول کشید سرت بریده شد ******** ******** همه ی دشت پر از هلهله و تصنیف است بین آن قوم از آن تیر زدن تعریف است به روی شانه همه حرمله را می بردن یک نفر گفت چرا شاه بلا تکلیف است
		حاج مهدی مختاری	زمینه	لب های من خشک		۱۱/۰
لب های من خشک و - لب های تو زخمی دق میکنم بی تو - بر حال من رحمی چشمای تو بسته - چشمای من تاره میخوام به پات پاشم - دردام نمیذاره دلتنگیام بابا ، اشک چشام بابا یک کاری کن امشب ، باهات بیام بابا قدش خمید عمه ، شد مو سفید عمه خیلی برا زخمام ، زحمت کشید عمه خیلی دیگه دیره * دخترت میمیره **************** ️موی سرم خاکی - موی سرت خونی بی دخترت بابا - رفتی به مهمونی بی ما چرا رفتی - از ما تو دور بودی از صورتت پیداس - کنج تنور بودی امشب عزادارم ، دست به کمر دارم پیش چشات زخم ، پاهامو میشمارم بین طناب رفتم ، مثل رباب رفتم من دست و پا بسته ، بزم شراب رفتم توی شب تیره * دخترت میمیره باباحسین باباحسین *************** شاعر : سید محسن علوی محمد رضا محمدی
		حاج مهدی مختاری	شور	خیلی بدن بابا		۱۵/۷
خیلی بدن بابا تو رفتی تو خیمه ی ما اومدن بابا خیلی بدن بابا چرا جلو عروسکم ما رو زدن بابا تو رفتی و طناب به گردنم زدن ، بابا منو زدن عروسک منم زدن ، بابا اشکای ، عروسکِ ، منو ندیدن اشکای منم همینطور موهای ، عروسکِ ، منو کشیدن موهای منم همینطور ***** با ما چه بد کردن تو خیمه جانماز تو بابا ، لگد کردن با ما چه بد کردن چادر نماز عمه مون رو اینها ، لگد کردن تو زدن دختر تو کم نمیذاشت ، بابا از روی چادرم پاشو بر نمیداشت، بابا دستای ، مخدرات ، می لرزیدن دستای منم همینطور خلخال از ، پاهای همه می دزدیدن از پای منم همینطور *** خیلی می ترسیدم از ناقه افتاده بودم هیچی ، نمی دیدم خیلی می ترسیدم همین که زهرا اومده دیگه چیزی، نفهمیدم هنوز صدای خنده هاش تو گوشمه، بابا هنوز جای تازیونه رو دوشمه ، بابا بازوی ، مادرتو ، شکستن و بازوی منم همینطور پهلوی ، مادرتو ، شکستن و پهلوی منم همینطور (بابا میترسیدم) ***************** گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه ، تنها دلخوشی دخترش را پس بده موی بابا را رها کن ، گیسوی من را بکش هر چه میخواهی بزن اما سرش را پس بده معجرم آتش گرفت و گیسوانم سوخته جای آن ، کهنه لباس مادرش را پس بده لا اقل قبل از رسیدن تا سر بازار شام تکه ای از روسری خواهرش را پس بده عاقبت جان میدهد از این پریشانی رباب جای این طعنه زدن ها اصغرش را پس بده کورکی از بام سنگی را به سویم پرت کرد داد زد خلخال پای لاغرش را پس نده (بابا میترسیدم) ********** شاعر : احمد ایرانی نسب ******************* از صدای هلهله نترسی بابا بین مون شد فاصله نترسی بابا از کمون حرمله نترسی بابا (بابا میترسیدم)
		حاج مهدی مختاری	سنگین	خوب شد دردم دوا شد خوب شد		۱۵/۵
خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد میخوام همه ، شهر رو چراغون کنم یه شهر رو به ، خرابه مهمون کنم دوست دارمت ، جلو چشای همه صورتتو ، ستاره بارون کنم من قهر نبودم که میگی آشتی فقط میگم تو که دوسم داشتی کاشکی منو تنها نمیذاشتی بابا بابایی بیابونا نمیره از یادم من خواب بودم از ناقه افتادم به جون تو صد دفعه جون دادم بابا بابایی خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد **************** آخر امشب گره وا شد خوب شد خب سرت مهمون ما شد خوب شد تنت کجا، که میل آغوش کنم قرآن بخون، با جون و دل گوش کنم یه کاری کن، همه چی یادم بره کتک های، زجر رو فراموش کنم هر روز هل ام داد و زمین خوردم امروز دیگه طاقت نیاوردم به چادر عمه پناه بردم بابا بابایی پیدام نکرد و حرف بد میزد به چادر عمه لگد میزد به جای هرکس که نزد میزد بابا بابایی خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد **************** آه از دنیا دل من سیر شد این سه ساله از فراقت پیر شد یه دخترو ، صحرای تاریک کجا دست بزرگ ، صورت کوچیک کجا بازار شام، محله های شلوغ شاپرک و، کوچه ی باریک کجا نمی دونم شاید که خواب دیدم سرت رو تو بزم شراب دیدم چه اشکی تو چشم رباب دیدم بابا بابایی هنوز لبت پر از رد چوبه تو چشمای سکینه آشوبه بزار بمیرم که واسم خوبه بابا بابایی خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد
		حاج مهدی مختاری	واحدتند	رقیه خاتون نیمه نگاتون		۷/۲۱
رقیه خاتون نیمه نگاتون برده دل ازدله دیوونه ی گداتون قسم به جون کبوتراتون پاش برسه یه روز جونم ‌میدم براتون سردر قلب من نوشته / جنت من باتو بهشته خدا گِله سینه زناتو / با گِله فاطمه سرشته نگاه به اسمت روی پرچم / برای من اوج امیده اینکه کرم داری تو اینقد / ارثیه از حسن رسیده کرم تو نایاب ، دختر ارباب این‌سینه زن های ، روضه تو دریاب سیدتی یارقیه ************* بنده نوازیت عین باباته بی بی دوبال جبرئیل فرش راهاته وقتی میشینی رو پای عباس یک چند دقیقه محو اون طرز نگاته نیمه نگات دلم رو پرکرده / کی دل سنگ منو دورکرده خدا میدونه این نگاه تو/ چندتا رسول ترک ‌و حرکرده لحظه ی احتضارم حتما / منتظرخودت می مونم بابت دونه دونه اشکام / دستمو میگیری میدونم ملیکه آقام ، صاحب دنیا برات گدا تو ، میزنی امضا سیدتی یارقیه
		حاج مهدی مختاری	واحدتند	شاه دو عالمی و من ‌نوکر دربار توام		۷/۵۵
شاه دو عالمی و من ‌نوکر دربار توام خدا منو به تو سپرد بس که بدهکار توام نشونه ی سلامتم اینه که بیمار توام بیمار توام بیمارت اگه شفا نگیره بهتره خوبه نوکری با ترک گناهای کبیره بهتره مرگ حقه اگه نوکر توی روضه ها بمیره بهتره ای شاه کرم ای حسین حسین حسین آقای حرم *************** اگه میون روضه احساس تحول می کنم واسه اینه به مادرت دارم توسل می کنم می بینی که دوری تو من چجور تحمل می کنم شاه دو عالمی و من ‌نوکر دربار توام خدا منو به تو سپرد بس که بدهکار توام نشونه ی سلامتم اینه که بیمار توام بیمار توام بیمارت اگه شفا نگیره بهتره خوبه نوکری با ترک گناهای کبیره بهتره مرگ حقه اگه نوکر توی روضه ها بمیره بهتره ای شاه کرم ای حسین حسین حسین ‌اقای حرم
		حاج مهدی مختاری	شور	اسمشو میگم‌ دلم پا میشه		۵/۰۸
اسمشو میگم‌ دلم وا میشه که شفای تن تب دار منه عالمه ی غیر معلمه عمه جان حجه بن الحسنه زینب یعنی اقتدار علیه / ذورالفقار علیه / با وقار علیه عمه جانم آیه آیه ی نور و / کوه صبر و غرور و / ذکرروز ظهور و عمه جانم استوره ی ادبه زینب عقیله العربه زینب ****************** قهرمان عرصه ی پیکار و لشکرشام و حریفه یه تنه حضرت شریکه الحسینه و عمه جان حجه بن الحسنه زینب یعنی سایه ی مستدامه / کاملا یه امامه/ واجب الاحترامه عمه جانم ربنای رقیه/ مقتدای رقیه/ هل اتی رقیه عمه جانم یه هاشمی نصبه زینب عقیله العربه زینب(دم) استوره ی ادبه زینب عقیله العربه زینب
		حاج مهدی مختاری	روضه	آیه آیه ی تن تو		۱۳/۱
آیه آیه ی تن تو ، جانماز نیزه ها شد دست و پا زدی و آخر ، سرت از قفا جدا شد اسم تو بردم زیر باران ، باران گریه کرد تربت گذاشتم لای قرآن ، قرآن گریه کرد ذوالجناح برگشت از میدان سر می کوبید زمین مصیبتت از بس سنگینه حیوان گریه کرد خاتم گریه کرد برای تو آدم گریه کرد برای تو وقتی رقیه پیش حسین ناز میکند با ناز او حسین(ع) پرواز میکند دارم یقین ک راه فرج را به اهل بیت با دست های کوچک خود باز میکند در قمار عشق لیلاج بداختر باخته بی جهـــت بر عاشقان پاک طینـت تاخته پنجـــه های کوچکی که حق برایم ساخته پادشــاه شـــــام را از سلطنت انداخته منکه ده ها دوستت دارم تو نه تا ساربان انگشت هایت را به یغما برده بود عمو عباسم نفهمه با تو میگم در گوشی این روزا خیلی شلوغه بازار کنیز فروشی من عزیز بودم بابا بابا بابا بابا کی کنیز بودم بابا بابا بابا بابا داداش اکبرم کجا رفت خیلی از اون گله دارم چرا کولم نمیگیره حالا که آبله دارم به عمو بگو ز جسم سوخته و صورت زردم که منم افتادن از مرکب و تجربه کردم

برچسبپایگاه اطلاع رسانی حاج مهدی مختاری حاج مهدی مختاری دانلود مداحی های حاج مهدی مختاری دانلود نوحه های حاج مهدی مختاری سال 1399 شب سوم محرم 1399 کربلایی مهدی مختاری متن اشعار حاج مهدی مختاری متن مداحی های حاج مهدی مختاری متن نوحه های حاج مهدی مختاری محرم الحرام 1399 مهدی مختاری هیئت فارس الحجاز زاهدان

درباره ی مدیر

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ