حاج مهدی مختاری – ایام فاطمیه اول ۱۳۹۶

حالم و فقط خدا میدونه این شبا 
امام رضا میدونه این شبا 
دلیل گریه های من چیه

یاحسین
بگو به غیر نوکری برات
به غیر گریه پای روضه هات
ملاک کربلا رفتن چیه

مگه چقد میتونن آدما
دووم بیارن انتظارُ
حرم غروب جمعه کاش یه روز
منم ببینم این چیزا رو
منم دلم میخواد یه اربعین
بیام نجف تا کربلا رو

این اربعین اگه نشد برم
تو رو خدا بذار بمیرم
خدا میدونه سخت انتظار
برا منی که دیگه پیرم
به جز هوای کربلای تو 
بگو کجا نفس بگیرم

به جون تو به جون مادرم
تموم دلخوشیمه این حرم

حسین حسین امیری یاحسین

خیره ام
تو روضه باز به زائرای تو
داره هوای کربلای تو
میخوان بیان پیاده کربلا

من ولی ، هنوز تو راه مشهد و قمم
هنوز سر ستون هشتمم
چرا نمیرسم به کربلا

همه میرن زیارتت فقط
منم که هر دفعه نمیرم
منم مثه بقیه نوکرم
منم حرم نیام می میرم
منم دلم میخواد یه بار بیام
ظریح تو بقل بگیرم

اگه قراره که قرارمون
این اربعین حرم نباشه
یه کاری کن که اشک حصرتت
تو چشمای ترم نباشه
شبای جمعه خیس کربلا
چشای مادرم نباشه

به روضه هات به چشمای ترم
تموم دلخوشیمه این حرم
به جون تو به جون مادرم
تموم دلخوشیمه این حرم

حسین حسین امیری یاحسین

دلخوشم ، فقط به یک نگاه مادرت
تو رو به اون دعای آخرت
برس به داده من که نوکرم
بی کسم ، بجز تو تکیه گاه من کیه
بجز خودت پناه من کیه
تویی که سایته روی سرم

تو این زمونه این هوای بد
بجز تو کی هوام و داره
خزون عمره نوکرات آقا
فقط تا کربلا بهاره
بیا منه دیوونه رو بخر
دیوونه خوب و بد نداره
نگو که تحبس الدعا شدم
بگو که میشنوی صدامو
بجز تو که رفیقمی حسین
به کی بگم گلایه هامو
منی که تو خاطرم دارم
خیال اولین سلامو

به پرچمت به سایه ی سرم
تموم دلخوشیمه این حرم
به جون تو به جون مادرم
تموم دلخوشیمه این حرم

حسین حسین امیری یاحسین

اگه این همه نفس نفس زدم
واسه اینه که به هیئت برسم
یه قراری دارم امشب با آقا
باید حتماً سر ساعت برسم

آقاجون قرارمون که یادته
نکنه بازم حسابم نکنی
مادرم رو هم آوردم با خودم
جلو مادرم خرابم نکنی

کربلا نبردی منو هنوز بدجوری آقا گیرم
رومو نزنی ایندفعه زمین پیش مادر پیرم
میدونم اگه پای علم و روضه نشد آقاجون 
پای یکی از گوشه های شش گوشه ی تو میمیرم

باز میبینی که پای روضه ی تو تب کردم
دستمو بگیر آقا دستمو ادب کردم

دستمو بگیر آقا تو رو به دستای ابالفضلت
من که همه ی زندگیمو دادم پای ابالفضلت
آخرشم امضا میگیرم از چشمای ابالفضلت

حسین وای

*************


تو منو خریدی اصلا واسه چی
آخه من قرار نبود گدات بشم
من اصلا نمیشناختمت تو رو
تو خودت صدام زدی فدات بشم

خلاصه یادت نره که یک نفر 
توی زائرای اربعین نبود
شب اربعین حرم پایین پا
مگه ما قرارمون همین نبود

انگاری که راهم از حرم تو صد سالیه که دوره
هی میگم آقا دیگه میرم امسال ولی چشام شوره
من مگه چی کم دارم آقا از بقیه ی نوکرها
کل رفیقام کربلا برن من نرم آقا زوره

مثل یه کبوتر باز دم پر تواَم آقا
دستمو گرفتی پس نوکر تواَم آقا

دستمو گرفتی آقا ازت ممنونم امید دارم
نوکری باشم فاطمه بگه نوکر تو خوش دارم
نوکری که دیوونگی برا تو بشه فقط کارم

حسین وای

*************


واسه من بسه همین که میدونم
میشنوی حسین حسین گفتنمو
تو خودت میدونی من دوسِت دارم 
حتی اندازه ی دوست داشتنمو

تو خودت میدونی که ولم کنی 
من باید از خودمم فرار کنم
اگه کربلا میخوام دوسِت دارم
تو بگو دوسِت دارم چیکار کنم

فکر حرمت بدجوری آقا میده منو آزارم
اما چی بگم هر چی تو بگی من مگه طلبکارم
تو بخری ام هیچ چیزی ازت کم نمیکنه آقا
دوست داری بخر دوست داری نخر من ولی دوسِت دارم
 
پای غم تو آخر سر میدم  ای آقاجون
دستمو گرفتی پس ول نکن ای آقاجون

ول نکنی دستمو که من دل به کرمت دادم
یعقوبمو چشمامو میبینی پای حرمت دادم
ول نکن آقا دستمو به شش ماهه قسمت دادم
حسین وای

*************

شاعر:  مظاهر کثیری نژاد

عمرم به آخر آمد ، عشقم هنوز باقیست
امشب بازم خمارم  ، می بده بهم ساقی

حسین یعنی ، حبل المتین
حسین یعنی ، عشق و ببین
حسین یعنی ، ابری که عوض بارون کرم می باره

حسین یعنی ، دم ملک
حسین یعنی ، چرخ فلک
حسین یعنی ، کسی که اسمشم برا ما حکم می داره

ملائکه دورم و میگیرن تا
تو حلقه ی سینه زنی میگردم
بازم عکس حرم تو رو دیدم
شرمندتم دست و پام و گم کردم

بند دلم بند به یک نیمه نگات
الهی من بشم فدای بچه هات
چش نخورن الهی این سینه زنات

نوکرتم به فاطمه حسین

کشتی به گل نشسته ، قلب خدا شکسته
پیوند ما دوتا رو ، بی بی رقیه بسته

حسین یعنی ، نطق علی
حسین یعنی ، خود ولی
 حسین یعنی ، شاهی که دار و ندارم و بهش مدیونم

حسین یعنی ، همه حاصل
حسین یعنی ، سلطان دل
حسین یعنی ، پیاله ریزی که از می غمش دیوونم

اگه یه نیمه نگاهی بندازی
سنگای دلم و جلا میگیره
حتما عوض نوکری تو جنت
سر تا پات و خدا طلا  می گیره

اگه تو امضا بزنی یه روز آقا
به جون مادرم قسم منم میخوام
کربلا خونوادگی پیشت بیام

نوکرتم به فاطمه حسین

تپش قلبم که میزنه ذکرش حسنه
ای جانم
نوکری که سینه میزنه ذکرش حسنه
ای جانم

ای جانم 
ای جانم
ای جانم حسن

ای جانم حسن جانانم حسن

ای یل ارشد علی و زهرا
اشاره کن تا که برات بمیرم
یعنی میشه یه روزی من با این جمع
ضریح پاک تو بقل بگیرم

حسن
مصباح امیدی ذکرت روی لبم
حسن
از کرم شماست رزق روز و شبم

ای جانم حسن جانانم حسن

**********

حسن جان ای یل حیدر هستیه مادر
جان آقا
الگوی مالک اشتر ای دل و دلبر
جان آقا

جان آقا
جان آقا
جان آقا
جان آقام حسن

سلطانم حسن ای جانم حسن

یک تنه تو جمل علم می گیری
تا ببری پرچم حق رو بالا
سر مثه بارون رو زمین میریزه
وقتی که شمشیر میزنی تو مولا

حسن 
تا جون دارم سینه واسه تو میزنم
حسن
وقفته زندگی و روح و بدنم

ای جانم حسن جانانم حسن

************

یه نَخِ شال سیاهت گوشه نگاهت حاجت میده
دست کرامت داری آقا عشق تو واسم امیده

ای شاهم 
ای شاهم 
ای شاهم حسن

ای شاهم حسن جانانم حسن

رمز ورود به دل بی بی زهرا
نوکری کردن واسه تو غریبه
هر کسی که دنبال تو نبوده
تو دنیا از عاشقی بی نصیبه

حسن
تا مستم تا هستم اسمت رو لبمه
حسن
اسم زیبای تو مشق هر شبمه

ای جانم حسن جانانم حسن

یادش بخیر قدیما ، شور و نوایی داشتیم
خودمونی و ساده ، چه روضه هایی داشتیم

اما حالا به باطل ، دنبال خود نمایی
فقط میگیم به ظاهر ، یابن الحسن کجایی

یادش بخیر قدیما ، شبای جمعه هیئت
میومدیم تو روضه ، به نیت شهادت

اما حالا فراموش ، شده لباس خاکی
حواسمون نیست اصلا ، روضه میایم برا کی

ما مردیم ، شهدا زنده ان

یادش بخیر قدیما ، حال دعایی داشتیم
جمعه ها واسه مهدی ، چه ندبه هایی داشتیم

اما حالا گرفته ، دنیا ما رو به بازی
زندگی می کنیم تو ، زندگی مجازی

یادش بخیر محرم ، جمع رفیقا هر شب
رفیقایی که الان ، شدن فدای زینب

کاشکی خدا به ما هم ، یکم بده لیاقت
تا که قدم بذاریم ، تو مسیر شهادت

ما مردیم ، شهدا زنده ان