وصیت مادرمون بود
نیمه شبا یه ظرف آب
برات بیارم
افتاده بودی تهِ گودال
حتی نشد یه ذره آب
برات بیارم
مگه ندیدم رفتی گودال
مگه ندیدی رفتم از حال
مگه ندیدم قحطِ آبُ
مگه ندیدی حال ربابُ
اونکه تو رو کُشت ، دستامُو بسته
دیگه شدم من ، خسته ی خسته
مثل اباالفضل ، سرم شکسته
آه یازینب
******
وصیت مادرمون بود
نیمه شبا یه ظرف آب
برات بیارم
افتاده بودی تهِ گودال
حتی نشد یه ذره آب
برات بیارم
خبر داری شدم ام المصائب
خبر دارم که رفتی دِیرِ راحب
خبر داری شدم ام المصائب
خبر دارم که رفتی دِیرِ راحب
یاورِ زینب ، سرورِ زینب
از نفس افتاد ، معجر زینب
اما نیفتاد ، از سر زینب
آه یازینب |
دختر فاطمه هستی و منم نوکرتان
اهل بیتم به فدای پدر و مادرتان
نگذارید که دل بسته جایی بشویم
بگذارید بمانیم به دور و برتان
کاش در صحن تو می شد که کبوتر باشیم
تا که هرروز بگردیم به دور سرتان
از طفولیت خود عالمه بودی بانو
فیض بردند بزرگان همه از محضرتان
چون علی دگری خلق نشد هیچکسی
نیست هم کفو شما تا بشود همسرتان
عصمت فاطمه در تو متجلی شده است
که شدی وارث معصومیت مادرتان
با ورود تو به قم شهر قیامت شده بود
صف کشیدند ملائک همه در محشرتان
صاحب خانه تویی ما همه مهمان توایم
آمدی تا بشود کشور ما کشورتان
آنقدر دور و برت پر شده بود از محرم
باد هم دست نینداخته بر معجرتان
لحظه آخرتان جای برادر خالی است
همدم و همنفسی نیست دم آخرتان
*************
شاعر : آرش براری |
قبله ی هفتم ما قبله ی هشتم دارد
تا خراسان رضا آینه در قم دارد
توبه شد عاقبت گریه ی هر زائر مست
بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد
((بُعد منزل نبود در سفر روحانی))
هر سلامی بفرستیم ، علیکم دارد
می روم در حرم از صحن به صحنی دیگر
موج تا در دل دریاست تلاطم دارد
عکسم افتاد در آیینه ی صحن و دیدم
شیشه این مرتبه با سنگ تفاهم دارد
هم کریمه ست و هم از نسل کریمان بانو
پس گدا در حرمش حق تقدم دارد
لطف بی بی ست که در جمعیت شاعر ها
شاطر عباس قمی فیض تکلم دارد
مرغ دل گرچه سیاه است ولی از سر لطف
از سر گنبد او حسرت گندم دارد
**************
شاعر : مجتبی خرسندی |
مظهر عشق و وفا یا معصومه
قم گرفت از تو صفا یامعصومه
باب استجابته ذکر نامت
خواهر امام رضا یا معصومه
کریمه ی آل عبایی
شفیعه ی روز جزایی
تموم عالم زده زانو
به درگهت برا گدایی
ذکر لبهامی تموم دنیامی
پره ازدردم دوای دردامی
حرم زیبات بهشتمه بانو
نوکرت هستم خواهر آقامی
مدد بی بی یا معصومه (س)
**********
حرمت از عرشه هفتم معلومه
به دو آسمان تو هستی منظومه
هر چی دارم از تو دارم بی بی جان
تا ابد اسیرتم یامعصومه
توئی قرار قلب زارم
فدای تو ایل وتبارم
مثه یه مادری برامن
دلم خوشه که تو رو دارم
فخر ایرانی معنیه ایمانی
تموم هستِ شاه خراسانی
عمریه خانوم دم میزنم از تو
عمه ی سادات خواهر سلطانی
مدد بی بی یامعصومه
**********
گنبد تو میدرخشه از بالا
خیروبرکت داره واسه دودنیا
زائر صحن تو میشه زائره
قبرمخفی شده ی بی بی زهرا
تویی که فاطمه نشانی
عمه ی صاحب الزمانی
برای سلطان خراسان
فقط تویی زینب ثانی
به تو مدیونم من از تو میخونم
ذکر ناب تو دوا و درمونم
آرزومه تا یه روزی از روزا
واسه تو خانوم فدا بشه جونم
مدد بی بی یامعصومه
*********
شاعر : عباس قلعه
مجید مرادزاده |
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام کاش زمان با همین سلام
در آستانهی در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من –این فتاده به لکنت– بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیهی عذاب
هموزن با یک آیهی رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژهواژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد
این شعر مست تکیه زده بر ضریح تو
مستی که روی پاش به زحمت بایستد
*****************
شاعر : هادی جانفدا |