زلف کج و ابروی خمت کرده خمارم
محکوم به مستی شدمو بر سره دارم
کعبه نبود قبله ی قلب منه مجنون
من سوی دو چشم سیهت سجده گزارم
یا علی بی قراره توام
من سگ شوره زاره توام
پاسبون حریمت منم
همیشه در کناره توام
جان حیدر
ای جان جانان حیدر
جان سنه گوربان حیدر
جان حیدر
یا حیدر یا مولا
***********
در حلقه ی مستان ، زمن آلوده تری نیست
در بند تو بودن که ، به جز خون جگری نیست
مستان حسن از همه ، جا بیخبرند چون
شیرین تر از آن ، لحظه که کردی نظری نیست
حسن امیر و نعم الامام
به تو میدم آقا من سلام
پناه بی پناها تویی
میشینی پای درد دلام
ذکر تو همیشه در فکر تو
آره دم ذکرم تو ای آقا
شیرینی که به دلم میشینی
نوکرتو میبینی ای آقا
حسن جان حسن جان
***********
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
فرش قدم دوست بود جان و تن من
لب تر بکن ای نعم الامیرم که بمیرم
هم ابتدایی هم انتها
دست منم بگیر ای آقا
منو نذار تو حال خودم
نگو به من نیا کربلا
من خستم با اسم تو سرمستم
به حرمت وابستم ثار الله
ای یارم تو حرمت دلدارم
نوکری رو دوست دارم ثاراالله
حسن جان حسین جان
|
امیرم علی
آقاجون کریم و بی نظیرم علی
الهی که یه روز برات بمیرم علی
برات نجف و ازت بگیرم علی
هستی تو شاه عالم هستی تو در نایاب
هستم من عبد تو یاحیدر منو دریاب
شکر، خدا تو این جهان تویی تو دلدارم
آقا، تا وقتی زنده ام به تو بدهکارم
حیدر دوست دارم
حیدر علی ابن ابی طالب
************
مدد یا علی
شبیه ذات حق تویی احد یاعلی
جانشین نبی الی الابد یاعلی
بیچاره اونکه از تو دم نزد یاعلی
معنای زندگی رو با تو فهمیدم آقا
وقتیکه تو بخوای واست جون میدم آقا
اسم، شما شده قشنگ ترینه اذکارم
گفتم، تو بند قبلی و میگم باز این بارم
حیدر دوست دارم
حیدر علی ابن ابی طالب
********
نگاره علی
ضربان دلای بی قراره علی
کرامت همیشه موندگاره علی
به سینه ی خزون من بهاره علی
کار مولا امیری، کار من نوکریه
عالم میدونه که قلب من حیدریه
اصلا تو این یه تیکه من عاشق تکرارم
میگم همش همین یه بندو توی اشعارم،حیدر دوست دارم
حیدر علی ابن ابی طالب
***************
شاعر : صادق اویسی
|
حیدر مولا و سرورم ، حیدر آقا و رهبرم
حیدر از عمق دل میگم ، حیدر سنی چوخ ایستَرَم
من مُریدت هستم ، دل به عشقت بستم
عمریه از جامت ، مِی نخورده مستم
جان و جانان حیدر ، شاه و سلطان حیدر
معنیه ایمانو ، وجه یزدان حیدر
یاحیدر یاحیدر
حیدر ذکر روزوشبم ، حیدر دائم روی لبم
حیدر میگم با افتخار ، حیدر آئین و مذهبم
ای سرو سامونم ، من بهت مدیونم
تا نفس تو سینه س ، حیدری می مونم
تکیه گاهم حیدر ، پادشاهم حیدر
تا هوامو داری ، سر به راهم حیدر
یاحیدر یاحیدر
حیدر حبل الله المتین ، حیدر امام العارفین
حیدر یا ابالحسنین ، حیدر امیرالمومنین
تو امیر و شاهی ، به دوعالم ماهی
تو همون نقطه ی ، باءِ بسم اللّهی
سرِّ اَلله حیدر ، عالی اعلی حیدر
انت مولا، اَنَ ، عَبدک یاحیدر
یاحیدر یاحیدر
|
به نام نامیه مولا ابوتراب حیدر
قدح زنم ز می ناب ساقی کوثر
بخوانم از ولی الله متقین یکدم
امیر معرکه ها پهلوان یل خیبر
جلوه ی ذات حق، خلیفهء مطلق
همانکه ذکرش با ، خدا شده مشتق
وصف کمالاتش، به سر نمیگنجد
آنکه ز وَجه او ، دُر و گوهر ریزد
شه دلدل سوار
شیر پروردگار
علی یعسوب دین
صاحب ذوالفقار
علی الاعلی مولاناعلی
تویی تو نفس پیمبر وَ خواجه لولاک
نشانه ی خود الله و محور افلاک
به شانُ منزلت تو زبان شود قاصر
مقام و منقبت تو فراتر از اِدراک
تو شاهیوسرور، به عالمی رهبر
ابالحسن روحی، فِداک یاحیدر
به یک نگاه تو ، عدو شود حیران
سایه ی تو حتی، به پا کند طوفان
یل نام آوری
یه تنه محشری
تو یداللهی و
ازهمه سرتری
علی الاعلی مولاناعلی
به وصفت آمده این جمله حیدر کرار
زمین به دور تو چرخد میان کاروزار
ندیده مثله تورا بر خودش بنی بشری
تویی که فاتح هر غزوه ای و لافرّار
تویی که سرداری ، افضل الاذکاری
جان به فدای تو، قاتل اشراری
نداری همتایی، عالیِ اعلایی
برای تو این بس، دلبرزهرایی
تویی حبل المتین
امیرالمومنین
اُلگوی رزمیه
یل ام البنین
علی الاعلی مولانا علی
************
شاعر : عباس قلعه
|