خانه / مراسمات / عزاداری / محرم / محرم سال 1398 / ساری / حاج مهدی مختاری شب ششم محرم ۱۳۹۸ – ساری

حاج مهدی مختاری شب ششم محرم ۱۳۹۸ – ساری

عنوان شب ششم محرم الحرام ۱۳۹۸
مداحان حاج مهدی مختاری
برگزار کننده هیئت محبان حضرت زینب سلام الله علیها ساری
تاریخ ۱۳۹۸/۰۶/۱۴

متن دانلود مداح سبک مدح نوع فایل حجم (MB) پخش فایل
دانلود حاج مهدی مختاری زمینه لشکر رسیده وقت محشر شدن mp3 ۱۱/۴
لشکر رسیده وقت محشر شدن 
رسیده وقته هنر رزمِ من
ازرق کجایی عَجَلِت اومده
اِن تُنکرونی فَاَنَا بنُ الحسن

عمو حالا که غربت کربلا
خیلی شکسته ظرف احساسمُ
میرم نشونِ قوم کافر میدم
شکلِ نَبَردِ عمو عباسمُ

بدرقه ی راهم شده اشکِ چشایِ تو
اَحلی من العسل عمو ، مُردن برای تو

من و با اشکات ، فدیه ی کربلا کن
هنر جنگِ ، قاسمِ تو  نگاه کن
مثه همیشه یتیم تو صدا کن

عمو برای جنگیدنم دعا کن

لشکر رسیده وقت محشر شدن 
رسیده وقته هنر رزمِ من
ازرق کجایی عَجَلِت اومده
اِن تُنکرونی فَاَنَا بنُ الحسن


به سمت قاسم روی مرکب عمو
هجوم سنگِ دشمنا رو ببین
با ضربه هایِ پیش و پس بی هوا
حالا نگاه کن افتادم رو زمین

عمو به فریادم برس افتادم از فرس
بریده می کشم نفس افتادم از نفس

عمو بیا و غم از دلم رها کن
من و جدا از نعلای مرکبا کن
مثه همیشه یتیم تو صدا کن

عمو برای جنگیدنم دعا کن
دانلود حاج مهدی مختاری شور قتلگاه صحرا بود و گریه های بی امان زهرا بود mp3 ۴/۲۹
صحرا بود و ، گریه های بی اَمانِ زهرا بودُ
واسه غارت از جسم تُو دعوا بودُ
صَحرا بودُ

مَحشر بود و ، دور و بَرِ دُخترت یه لشکر بودُ
یک بی حیا تویِ فکر معجر بودُ
محشر بودُ

پیشِ چشمِ مادَرِت ، به رویِ سینه اَت نشست
حُرمَتِ تُو رو شبیهِ پَهلویِ مادر شکست

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن

از دَم بُردَن ، اَنگشتر و اَنگُشت تُو باهم بُردن
سَر زِپِیکَرِت ماهِ مُحرَم بُردَن
اَز دَم بُردن

دَرهَم کَردَن ، خیلی پیکرت رو نا منظم کردن
خون به قلبِ پیغمبرِ خاتم کردن
دَرهم کردن

زینتِ دوشِ نَبی ، رویِ زَمین جایِ تُو نیست
خار و خاشاکِ زمین ، مَنزِل و مأوایِ تُو نیست

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن

بیشتر می زد ، ضربه هاشُ اَز کینه یِ حیدر می زد
هِی نمی بُرید دوباره بَدتَر می زَد
بیشتر می زَد

قرآن بر لب ، سر به نِی بدن به زیر نعلِ مرکب
دستِ پستِ شِمر و خاطراتِ زینب
قرآن بَر لب

یا قتیل العبرات خدالتریب حسین من
یا قتیل العبرات شیب الخضیب حسین من

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن
***************
شاعر : سید حسام طباطبایی
دانلود حاج مهدی مختاری شور قتلگاه ریان بن شبیب جدمون و غریب گیر آوردن mp3 ۴/۷۳
رَیانِ بنِ شبیب ، جَدِّمون و غریب ، گیر آوردن
رَیانِ بنِ شبیب ، آّب و واسه حبیب ، دیر آوردن

تو شیب گودال ، سرازیر شد
حسین پیر شد ، حسین پیر شد

آخ تَهِ گودال ، زمین گیر شد
حسین پیر شد ، حسین پیر شد

سَر و بُریدن ولی دیر شد
حسین پیر شد ، حسین پیر شد

حسین پیر شد از داغ زینب
جِلُو چِشمِ اَغیارِ کوفه
داره میره ناموسِ عباس
به زور سَمتِ بازارِ کوفه

حسین وای حسین وای حسین وای


رَیانِ بنِ شبیب ، ذکرِ اَمَّن یجیب ، می گفت زینب
رَیانِ بنِ شبیب ، رفتش شیب الخضیب ، زیر مرکب

بلا سَرِ زینب ، آوُردَن 
 سَر و بُردن ، سَر و بُردن

بچه یتیما ، کتک خوردن 
سَر و بُردن ، سَر و بُردن

زَنا تویِ بی کسی مُردَن
سَر و بُردن ، سَر و بُردن

همین بَس که بی چشم و روها
به نورِ چشات رحم نکردن
میدونی که گرگای صحرا
به شش ماهَشَم رحم نکردن

حسین وای حسین وای حسین وای

رَیانِ بنِ شبیب ، پیچیده بوی سیب ، بین گودال
رَیانِ بنِ شبیب ، آقای ما غریب ، رفته از حال

با صورت از روی زین اُفتاد
حسین اُفتاد ، حسین اُفتاد

همه دیدن شاه دین اُفتاد
حسین اُفتاد ، حسین اُفتاد

کنارِ گودال زمین اُفتاد
حسین اُفتاد ، حسین اُفتاد

با گریه می گفت زینب از دور
حسینم رو تنها گذاشتن
تو مقتل با شمشیر و با نعل
رویِ پیکرش پا گذاشتن

حسین وای حسین وای حسین وای

رَیانِ بنِ شبیب ، می اومد بوی سیب ، از تو صحرا
رَیانِ بنِ شبیب ، یک عِدِّه نا نَجیب ، کَردَن غُوغا

به عمه زینب ، جسارت شد
جنایت شد ، جنایت شد

چادر وقتی ، که غارت شد
جنایت شد ، جنایت شد

قسمت زن ها ، اسارت شد
اسارت شد ، اسارت شد
دانلود حاج مهدی مختاری شور جلوی آئینه خودم و می بینم mp3 ۲/۱۴
جلوی آیینه 
خودم و میبینم 
خیلی تغییر کردم 
 
راستی راستی آقا 
پای روضه 
خودم و پیر کردم 
 
باور من اینه که 
همیشه تو زندگیمی 
من عوض شدم ولی 
تو حسین بچگیمی 
 
حواست هست 
به موهای سفید سرم 
چقدر امسال 
از گذشته شکسته ترم 
 
حواست هست 
نوکرت داره پیر میشه 
بخرم ببرم به حرم 
داره دیر میشه 
 
 دوست دارم
دانلود حاج مهدی مختاری شور منم و هوای تو mp3 ۵/۹۹
منم و هوای تو
هوای قشنگترین دقیقه ها
منم و هوای تو هوای نگاه به گنبد طلا 
منم و هوای تو، هوای سینه زدن تو کربلا 

منو از خودم بگیر 
خودتو ازم نگیر 
آخه من بدجوری آقا به تو وابسته شدم 
پیشتم نزدیکتم، دوم از تو پیشتم 
آقاجون خودت بگو من از کدوم دسته شدم 
دلمو جلا بده، باز یه کربلا بده 
بخدا من از همه غیر خودت خسته شدم 

همه چی حرم حرم حرم 
زندگیم حرم حرم حرم 

**********

میگم عاشقم اما خودم بهتر میدونم که نا لایقم
کدوم عاشقی من که همیشه برای تو آینه دغم
کجا عاشقم 
دنیای من، اللهم اجعل محیای محیای من
ای وای من، من برای تو گریه میکنم تو برای من
ای وای من
سامون بده، لیلای من یک خبری به مجنون بده
منکه مردم کرب و بلاتو نشون بده
درد بده ، دوا بده،هرچی دارم ازم بگیر فقط یه کربلا بده

وای مادرم ، وای مادرم ، وای مادرم ، وای مادرم

من نمیگم یکی بیاد دست علی رو واکنه
یکی بیاد مغیره رو از مادرم جدا کنه
تو مدینه به زخم دل نمک زدن
دست بابا که بسته بود مادرم و کتک زدن

وای مادرم ، وای مادرم ، وای مادرم ، وای مادرم
دانلود حاج مهدی مختاری روضه پایانی در میان شلوغیه گودال mp3 ۲/۸۲
در میان شلوغیه گودال چادرم زیر پای قاتل رفت
تن تو ماند در ته گودال خواهرت قاطی ارازل رفت

این که افتاده است روی زمین روی دوش نبی بزرگ شده 
خنجر کند را نمی بشخم ، رگ رگت کوچک و بزرگ شده

متن دانلود مداح سبک مدح نوع فایل حجم (MB) پخش فایل
دانلود حاج مهدی مختاری زمینه لشکر رسیده وقت محشر شدن mp4 ۸۹/۰
لشکر رسیده وقت محشر شدن 
رسیده وقته هنر رزمِ من
ازرق کجایی عَجَلِت اومده
اِن تُنکرونی فَاَنَا بنُ الحسن

عمو حالا که غربت کربلا
خیلی شکسته ظرف احساسمُ
میرم نشونِ قوم کافر میدم
شکلِ نَبَردِ عمو عباسمُ

بدرقه ی راهم شده اشکِ چشایِ تو
اَحلی من العسل عمو ، مُردن برای تو

من و با اشکات ، فدیه ی کربلا کن
هنر جنگِ ، قاسمِ تو  نگاه کن
مثه همیشه یتیم تو صدا کن

عمو برای جنگیدنم دعا کن

لشکر رسیده وقت محشر شدن 
رسیده وقته هنر رزمِ من
ازرق کجایی عَجَلِت اومده
اِن تُنکرونی فَاَنَا بنُ الحسن


به سمت قاسم روی مرکب عمو
هجوم سنگِ دشمنا رو ببین
با ضربه هایِ پیش و پس بی هوا
حالا نگاه کن افتادم رو زمین

عمو به فریادم برس افتادم از فرس
بریده می کشم نفس افتادم از نفس

عمو بیا و غم از دلم رها کن
من و جدا از نعلای مرکبا کن
مثه همیشه یتیم تو صدا کن

عمو برای جنگیدنم دعا کن
******************
شاعر : مسعود اصلانی
دانلود حاج مهدی مختاری شور قتلگاه صحرا بود و گریه های بی امان مولا بود mp4 ۶۰/۱
صحرا بود و ، گریه های بی اَمانِ زهرا بودُ
واسه غارت از جسم تُو دعوا بودُ
صَحرا بودُ

مَحشر بود و ، دور و بَرِ دُخترت یه لشکر بودُ
یک بی حیا تویِ فکر معجر بودُ
محشر بودُ

پیشِ چشمِ مادَرِت ، به رویِ سینه اَت نشست
حُرمَتِ تُو رو شبیهِ پَهلویِ مادر شکست

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن

از دَم بُردَن ، اَنگشتر و اَنگُشت تُو باهم بُردن
سَر زِپِیکَرِت ماهِ مُحرَم بُردَن
اَز دَم بُردن

دَرهَم کَردَن ، خیلی پیکرت رو نا منظم کردن
خون به قلبِ پیغمبرِ خاتم کردن
دَرهم کردن

زینتِ دوشِ نَبی ، رویِ زَمین جایِ تُو نیست
خار و خاشاکِ زمین ، مَنزِل و مأوایِ تُو نیست

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن

بیشتر می زد ، ضربه هاشُ اَز کینه یِ حیدر می زد
هِی نمی بُرید دوباره بَدتَر می زَد
بیشتر می زَد

قرآن بر لب ، سر به نِی بدن به زیر نعلِ مرکب
دستِ پستِ شِمر و خاطراتِ زینب
قرآن بَر لب

یا قتیل العبرات خدالتریب حسین من
یا قتیل العبرات شیب الخضیب حسین من

نورِ هَر دوعینِ مَن ، حسینِ مَن حسینِ مَن
***************
شاعر : سید حسام طباطبایی

درباره ی مدیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *