یکی انگار داره دل رو ، به یه جای غریبی می کشونه
اونکه با چادر خاکیش ، گناهای همه رو می پوشونه
انگاری دست خودم نیست ، انگاری داره دلم باز بهونه
چش گریون زیر بارون دوباره دلم برای تو می خونه
یه خدا و یه حسینِ ، دل عالمی تو بین الحرمینِ
کوچه باریک کوچه تنگه ، مردی با یه زن می جنگه
نداره یه خورده احساس ، دل اون یه تیکه سنگه
مرد گلچین مرد بی دین حمله ور با دست سنگین
مادرم نقش زمین شد
|
ماه رمضون
ماهه دعا و استجابت
بازه همه درای رحمت
وقت غباروبیه فطرت
خود خدا داره عنایت
دعا کن?
ذکرشو با نیت قلبی صدا کن
دعاکن?
خودت رو از بند گناها رها کن
دعاکن?
نفسِتو از تَعلُقاتا جدا کن
دعا کن
میپیچه تا بین شهر
صدای یا ربنا
دله همه بنده ها
میگیره رنگ خدا
(الهی العفو)
*******
شاعر : عباس قلعه
|
دل ما مال دلبره / گل یاس گل مادره
هرکسی تو زندگیش به یاری دلخوش می کنه
طوری که حتی خودش رو هم فراموش می کنه
هرجا گل می بینه میوفته یاد دلبرش
می ریزه اشک چشاش هردفعه که بوش میکنه
دلبری که یار ماست دلرُبای دلبراست
وقتی دلتنگش می شیم می خریم یه شاخه یاس
دل ما مال دلبره / گل یاس گل مادره
این سؤاله دلمه یکی به من بده جواب
کی دیده ببندن دسته باغبون و باطناب
کی دیده گلی میون درب و دیوار بشه قاب
یا کی دیده بگیرن حتی ز یک غنچه گلاب
گل یاس مرتضی غنچه ای داشت باصفا
اگه اون گلچین میذاشت گل م یشد غنچه ی ما
دل ما مال دلبره / گل یاس گل مادره
دوباره هواییم سراغ مادر بگیرم
اما باز سرگردونم کدوم طرف پر بگیرم
نمیگم حرم ولی کاش لااقل یه قبری داشت
قبل از اینکه بمیرم قبرش و در بر بگیرم
کاش بیاد وقت ظهور همه با امام نور
سر قبر مادرش بخونیم روضه و شور
دل ما مال دلبره / گل یاس گل مادره
|
أَنَا یَا مَوْلاتِی بِکِ وَ بِأَبِیکِ وَ بَعْلِکِ
وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِکِ مُوقِنٌ
لب خشکم و کوثری کن
تو سروری کن ، مادری کن
بذار بشم فدائیه تو چون محسن
حَبِیبَهُ الْمُصْطَفَى، قَرِینَهُ الْمُرْتَضَى
مُبَشِّرَهِ الْأَوْلِیَاءِ ، وَ سَیِّدَهِ النِّسَاءِ،
از حقش گر بپرسی ، الْمَغْصُوبَه حَقُّهَا،
از فدکش گر بپرسی ، الْمَمْنُوعَه إِرْثُهَا
نپرس از دیوار و در ، الْمَکْسُورَه ضِلْعُهَا
نگو مگه حیدر نبود ، الْمَظْلُوم بَعْلُهَا
تموم این ها یک طرف ، الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا
یاالله
فَاطِمَهَ بِنْتُ رَسُولِکَ
فَاطِمَهَ بَضْعَهِ لَحْمِهِ
فَاطِمَهَ صَمِیمِ قَلْبِهِ
فَاطِمَهَ فِلْذَهِ کَبِدِهِ
الّهمَّ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ ، طَّاهِرَهِ،
صِّدِّیقَهِ مَعْصُومَهِ،الْمَرْضِیَّهِ ، یازهرا
یازهرا یازهرا
|
من بد کردم
به آقایی که خوبی ها به من کرده
به آقایی که اسمش مرحم درده
به آقایی که گرمیِ دل سرده
من بد کردم
به اقایی که رُوضَش جَنَّتُ اَلاعلی است
به آقایی که عَبدِش سَرور و آقاست
به آقایی که دستش یار نوکرهاست
حلالم کن بدی کردم به روم آقا نیاوردی
حلالم کن منو با روسیاهی کربلا بردی
حلالم کن چقدر حرص از مَنِ بی آبرو خُوردی
یاثارالله حبیبی اباعبدالله
بد تا کردم
با پیرهن سیاه روضه هات آقا
با اشکایی که ریختم من برات اقا
با وقت هایی که بودم تو هوات آقا
بدتا کردم
با شبهایی که تویِ روضه ها سر شد
با چشم هایی که توی روضه ها تر شد
با قلب آهنی که با شما زر شد
حلالم کن نتونستم برات کاری کنم آقا
نتونستم مثه عابص تو رو یاری کنم آقا
نتونستم تو اخلاقم تو رو جاری کنم آقا
یاثارالله حبیبی اباعبدالله
|